لیسک یک پلتفرم بلاکچین عمومی است که روی برنامههای غیرمتمرکز کار میکند و توکن آن با نماد LSK نمایش داده میشود. این پلتفرم در اوایل سال ۲۰۱۶ توسط Max Kordek و Oliver Beddows به عنوان یکی از شاخههای تکنولوژی دنیای رمزنگاری وارد بازار شد.
Lisk به عنوان یک ارز رمزنگاری شده همانند بیت کوین و سایر ارزهای دیجیتال، یک سیستم پرداخت غیر متمرکز و شبکه پولی دیجیتال را فراهم میکند. این پلتفرم بر خلاف اکثر ارزهای رمزپایه از الگوریتم Proof of Work ( اثبات کار) یا Proof of Stake ( اثبات سهام ) استفاده نمی کند. لیسک با الگوریتم اجماع (DPoS) با نام Delegated Proof of Stake شناخته می شود.
در زمان نگارش این مقاله لیسک در رتبه ۲۵ رده بندی ارزهای دیجیتال در وبسایت coinmarketcap قرار دارد و ارزش هر واحد LSK معادل ۳٫۳۲ دلار می باشد.
همانطور که پلیاستور گوگل و اپاستور اپل به توسعهدهندگان اجازه میدهند تا اپلیکیشنهایی را ساخته و آنها را توزیع نمایند، Lisk نیز یک اپلیکیشن مشابه مبتنی بر بلاکچین ارائه میدهد. اما بزرگترین تفاوت Lisk با اپاستور و پلیاستور این است که اپل و گوگل، پلتفرمهای خود را کنترل و مدیریت میکنند ولی Lisk غیرمتمرکز است و طوری ساخته شده که بین تعداد زیادی کامپیوتر در یک بلاکچین عمومی اجرا میشود.
این پلتفرم قابلیت ایجاد و توسعه انواع اپلیکیشنها را در اختیار کاربران قرار می دهد و افراد میتوانند با استفاده از بلاکچین شخصیسازی شده، اپلیکیشنها را در پلتفرم لیسک ایجاد و پشتیبانی کنند. Lisk یک کیت توسعه نرمافزاری مبتنی بر جاوا اسکریپت (SDK) ارائه میدهد و توسعهدهندگان میتوانند با استفاده از آن، کدهای جاوا اسکریپت را برای توسعه اپلیکیشن موردنظرشان بنویسند.
Lisk به عنوان شاخه ای (فورک) از ارز رمزنگاری شده Crypti با تامین بودجه از طریق ارائه یک ICO شروع به کار کرد. لیسک با جذب معادل ۵٫۸ میلیون دلار در بازار کریپتوکارنسی متولد شد که در آن زمان موفقترین ICO بعد از اتریوم محسوب میشد. این ICO بودجه ای معادل ۱۴۰۰۰ بیت کوین جمع آوری نمود که در آن زمان دومین سرمایه گذاری جمعی موفقیت آمیز در زمینه ارزهای دیجیتال بود. در ۲۴ می سال ۲۰۱۶، لیسک جهت انجام مبادلات تجاری در صرافی های بزرگ، در دسترس عموم قرار گرفت و در آن زمان به سرعت پس از شروع مبادلات، Lisk به دومین ارز رمزنگاری شده محبوب در دنیای کریپتوها پس از بیت کوین مبدل شد. نکته جالب این است که ۲ نفر از اعضای اصلی تیم توسعه دهنده لیسک ایرانی هستند.
دلیل اصلی پیدایش لیسک، سرعت پایین بلاک چین های سنتی بود. در واقع، لیسک می گوید هر کسی باید بتواند شاخه ی بلاک چین خود را متصل به تنه اصلی سازد و از این طریق، نه تنها سرعت را افزایش دهد، بلکه روز به روز به غنای پلتفرم مادر بیافزاید.
نکته ی جالب درباره ی لیسک تفاوت فضای برنامه است. به عنوان مثال، بیت کوین در C++ نوشته شده و اتریوم روی Solidity کار می کند، اما لیسک فوق العاده در دسترس است و Javascript میزبانی این نوآوری محشر را به عهده گرفته. برای برنامه نویسی روی لیسک شما براحتی میتوانید از جاوا اسکریپت استفاده کنید که این خود یک مزیت بزرگ برای لیسک بحساب می آید چرا که میلیونها نفر از متخصصان کامپیوتر در جهان به این زبان تسلط دارند و می توانند نرم افزارهای موسوم به دَپ (اپلیکیشنهای غیرمتمرکز – Dapp ) را روی لیسک سوار کنند.
در حال حاضر محبوبترین پلتفرم برای ایجاد اپلیکیشن های غیرمتمرکز اتریوم است اما اتریوم یک مشکل جدی دارد که لیسک آنرا حل کرده است. اگر شما یه دَپ روی اتریوم بسازید و آن دپ به هر نحوی مشکل ساز باشد، کل شبکه بلاک چین اتریوم را تحت تاثیر خود قرار می دهد اما در لیسک چنین مشکلی وجود ندارد وقتی شما یک دپ روی لیسک میسازید در واقع یک ساید چین (شبکه مستقل) ایجاد می کنید. این دپ جدید کاملا بطور مستقل عمل می کند و اشکالات احتمالی آن بهیچ وجه تاثیری روی کارکرد شبکه اصلی لیسک ندارد. در واقع لیسک اولین پول رمزنگاری شده (موفق) ماژولار است.
انعطاف، بارزه ی اصلی ساختاری بود که Max Kordek و Oliver Beddows با همکاری هم آفریدند. در واقع رویای آن ها استفاده و فراگیری بلاک چین نبود، بلکه آن ها در اندیشه ی آفرینش شرایطی بودند که هر کس بتواند بلاک چین خود را داشته باشد. همان طور که اشاره شد، تکنولوژی مورد بحث ما یک SDK نوشته شده در فضای JavaScript است و می کوشد روی تجربه ی شخصی افراد، کاربران، مخاطبین و توسعه دهنده ها بنا شود تا استعداد ها را به دنیای بلاک چین بیاورند و با ساده ساختن امکان ایجاد تغییر و بهبود شرایط، مرز میان افراد و بلاک چین را بردارد تا هر فردی با هر استعداد و اعتقادی بتواند یک Sidechain داشته باشد.
مزایای این امر این است که مسایل مقیاس پذیری را که بسیاری از ارزهای رمزنگاریشده مانند بیتکوین و اتریوم با آن مواجه هستند، حل میکند. در همین حال امکان سفارش بیشتر را برای زنجیرههای جانبی که ممکن نیست در پلتفرم های دیگری انجام شود، فراهم میکنند. با این کار احتمال اینکه زنجیرههای جانبی بیشتری ایجاد شوند بسیار بالا است و میتوان یک پروژه را از صفر کد گذاری کرد و الگوریتم امنیتی آن از آنچه که ممکن است زنجیره اصلی برای آن تامین کند، بالاتر برد.
در مقایسه ای از لیسک و اتریوم میتوان گفت که یک پلتفرم کلی دارند، اجرای برنامه های غیرمتمرکز. اما از تفاوت های این دو میتوان گفت که:
۱.زبان برنامه نویسی برای لیسک Javascript و برای اتریوم Solidity میباشد.
۲.لیسک دادهها را در یک زنجیره جانبی (Sidechain) و اتریوم دادهها در همان زنجیره اصلی ذخیره میکند.
۳.لیسک از طراحی DPoS و اتریوم از طراحی PoW استفاده میکند.
۴.برنامه های اتریوم روی یک ماشین مجازی (EVM) اجرا میشود اما لیسک مجهز به این ماشین مجازی نیست اما در حال ارتقا دادن این بخش است.
چندین پلتفرم مبتنی بر بلاکچین وجود دارد که توسعهدهندگان با استفاده از آن میتوانند اپلیکیشنهای غیرمتمرکز (Dapp) را روی شبکه خودشان اجرایی کنند. برخی از آنها همهچیز را در یک بلاکچین واحد میزبانی مینمایند ولی برخی دیگر قابلیت ایجاد بلاکچین شخصیسازی شده و خصوصی را میدهند.
از جمله برجستهترین این پلتفرمها، شبکه اتریوم است که قراردادهای هوشمند را تسهیل میکند. در حقیقت شایعاتی وجود داشت که Lisk یک فورک از اتریوم است، ولی بنیانگذاران Lisk این شایعه را رد کردند.
در هر حال، Lisk با چنین پلتفرمهایی تفاوت عمده دارد. توسعهدهندگان Lisk علاوه بر امکان توسعه اپلیکیشنها، میتوانند بلاکچین خودشان را به عنوان یک بلاکفرعی (sidechain) ایجاد و تنظیم نمایند. این بلاکهای فرعی که خودشان به نوعی یک بلاکچین محسوب میشوند با بلاکچین اصلی شبکه Lisk که زنجیره اصلی (Mainchain) نامیده میشود مرتبط هستند.
توسعهدهندگان کنترل کاملی برای ایجاد بلاک فرعی خودشان را دارا هستند. یک مشکل اصلی که پلتفرمهای دارای یک بلاکچین با آن مواجهند، وجود درخواستهای پردازش قلابی یا تراکنشهای اسپم است که به سرعت میتواند در بلاکها و فرایند پردازش تنها بلاکچین موجود، اخلال ایجاد کند و باعث کندی شدید آن شود.
اسپمرها ممکن است یک آسیبپذیری را در یک اپلیکیشن بیابند و همین حفره امنیتی میتواند روی کل بلاکچین تاثیر بگذارد. اما Lisk قابلیت این را میدهد که هر اپلیکیشن روی زنجیره فرعی خود اجرایی شود و در نتیجه، زنجیره اصلی چابک، آزاد و کارآمد باقی بماند.
معماری Lisk همچنین امکان اهرمسازی اپلیکیشنها را میدهد (استفاده از سایر اپها و سرویسها در شبکه Lisk). مثلا فرض کنید یک توسعهدهنده در حال ایجاد یک فروشگاه تجارت الکترونیک است و نیاز به عکس محصول نیز دارد. به دلیل اینکه همهچیز در Lisk متنباز و شفاف است، توسعهدهنده میتواند به راحتی اپلیکیشن تجارت الکترونیک خود را به یک اپ دیگر که عکسها را نگهداری میکند متصل نماید، بدون اینکه نیاز باشد آن عملکرد خاص را از صفر کدنویسی نماید.
در لیسک برخلاف اتریوم یا بیت کوین امکان ماینینگ وجود ندارد و مکانیزم تراکنش آن نیز متفاوت از سایر ارزهای دیجیتال است. در واقع به جای استفاده از فرایند Proof of Work یا Proof of Stake برای تائید تراکنشهای صحیح از Delegated Proof of Stake استفاده میکند. در این فرایند همه کاربران لیسک ابتدا متقاضی شرکت در یک سیستم رایدهی یا Delegate میشوند که ۱۰۱ نماینده یا Delegate از این مجموعه انتخاب شده و مسئول تائید تراکنشها هستند.
DPoS تاثیرات منفی متمرکز بودن شبکه را از طریق استفاده از شاهدان (که نمایندگان نامیده می شوند) کاهش می دهد. DPoS دارای ضمانت هایی است تا اطمینان حاصل شود که کسانی که از طرف شبکه به عنوان نماینده بلوک ها را تأیید می کنند، به درستی و بدون تعصب عمل خواهند نمود. علاوه بر این، هر بلوک امضا شده باید تأیید کند که بلوک قبل از آن توسط یک گره قابل اعتماد امضا شده است. این کاهش نیاز به تأیید باعث افزایش سرعت معاملات می شود.
در مقابل تائید هر تراکنش، شبکه لیسک برای سال اول ۵ توکن LSK و هر ۳ میلیون بلوک (تقریباً ۱ سال) پاداش ایجادکنندگان ۱ LSK کاهش می یابد و برای سال بعد ۴ توکن پاداش میدهد و این پاداش هر سال ۱ توکن کاهش مییابد تا به ۱ توکن میرسد. سهمی از این پاداش Delegateها نصیب افرادی میشود که به آنها رای دادهاند و به این صورت انگیزه شرکت در سیستم رایدهی برای کاربران و شرکت در سیستم تائید تراکنش برای داوطلبان، به وجود میآید. پاداش به طور مساوی بین تمام نمایندگان فعال (۱۰۱ نفر) توزیع خواهد شد. یکی از مزیتهای انجام تراکنشهای این ارز در سرعت انجام آن نسبت به بیت کوین است که حدود ۱۰ ثانیه به طول میانجامد و از این جهت نسبت به بیت کوین قابلیت بیشتری برای انجام معاملات عادی و روزمره را دارد.
منبع: ایکس بلاکچین
دیدگاه خود را بنویسید